۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه

ترانه آخر هفته: باز هم ناظری، باز هم کردی

بنا بود از ویکتور خارا چند تا آهنگ بذارم
بعد دیدم حال و روزش مناسب عید نیست
گشتم یه آهنگی پیدا کنم که سرخوشی تان را بیفزاید
خارا هم باشه هفته بعد
دو تا از اجراهای کردی ناظری،
فک کنم کنسرت 77، حافظیه شیراز
همین آهنگ ها رو پارسال با چکناواریان اجرا کرد
که من بیشتر دوسشون داشتم
نمی دونم چرا منتشر نمیشه لامصب، مردیم از انتظار
عیدتون باز هم مبارک
1
2

۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

جنازه می شوم گاهی

این روزا،
7 صب از در خونه میام بیرون،
تقریبن هروز تا 6 و 7 شب دانشگاهم
7.5- 8 میرسم خونه
نمی دونم چه حکایتیه که تا وقتی آدم بیرونه همه چی خوبه
کلی هم انرژی داره
به محض اینکه لباسامو در میارم
اصن انگار صب تا حالا داشتن کتکم میزدن
یا شایدم تمام عضله هام باهام قهرن
خلاصه به زور چشامو باز نگه میدارم،
یه چرخی توی توییتر میزنم
بعد خوابم میبره.
یا رو تخت، که دیگه تا صب بیدار نمی شم
یا وسط اتاق، عین کارتن خوابا
یکی دو ساعت بعد مامان به زور جیغ و فریاد و ماساژ بیدارم می کنه
در حالی که تمام تنم خشک شده،
گردن و دست و دنده هام درد می کنه
با چشای نیمه باز و قیافه اخمو میشینم شام میخورم
که عملن نمی فهمم چی می خورم، اما زیاد می خورم
بعدش میرم اتاق که مثلن درس بخونم
یه شب در میون خوابم می بره
اون یکی شبا رو هم تا 3 اینا بیدارم، بیشتر توی نت
خلاصه وضعیت به زندگی سگی شبیهه
ولی من دوسش دارم، احساس بدی ندارم
فقط نمیدونم چی کار کنم.
یعنی خب نمیشه که،
از وقتی که میرسم خونه تا صب که بیدار میشم 10 ساعته
باید یه کاریش کرد دیگه
نمی شه اینجوری هرز بره که
چی کار کنم؟

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

کمی به فکر آینده باشیم

مطلب مهمی هست که باعث شد ترانه آخر هفته رو موکول کنیم به یک وقت دیگه. خواهش می کنم بخونید و جدی بگیریدش.
یکی از مسائلی که ما هیچ وقت جدی نگرفتیم، بحران منابع طبیعی بالاخص آب و انرژیه. شاید علت جدی نگرفتن این قضیه عدم مشهود بودن نتایج در کوتاه مدته. درست مثل بحث سرطان زایی مواد مختلف که ما اصولن اهمیتی بهش نمی دیم، چون قرار نیست طی روزهای آتی همین هفته ما رو از زندگی بندازه
اما واقعیت اینه که این مسئله خیلی جدی تر از این حرفهاست، شاید حتی جدی تر از وضعیت سلامت خودمون. محیط زیست در همه جای دنیا، از جمله ایران، به سرعت رو به نابودیه. وضعیت جنگل ها، تالاب ها و دشت ها در سراسر ایران کم کم به سمت بحرانی شدن پیش میره. اگرچه بخش زیادی از این مشکل دست ما نیست، اما ما هم میتونیم با ایجاد تغییراتی در زندگی روزمره مون به حفظ محیط زیست کمک کنیم.
اینجا چند توصیه مهم رو از کل توصیه هایی که در سراسر جهان به عنوان اقدامات مهم اولیه مطرح میشن براتون میارم. امیدوارم بتونیم با تمام توان به این توصیه ها عمل کنیم. از همین امروز، از همین الان.
1. از لامپ کم مصرف استفاده کنیم. مشکلات زیادی در این رابطه وجود داره، میدونم. اما باید برای مصرف کمتر برق بجنگیم. اگر خانواده موافق نیستن، سعی کنید حداقل توی اتاق خودتون از این لامپ استفاده کنید. اتاق های خوابگاه هم که برای بچه های خوابگاهی مستقل و دست خودشونه. اگر از رنگ سفید این لامپ ها خوشتون نمیاد می تونید از لامپ های کم مصرف آفتابی استفاده کنید، یا اینکه حداقل با لامپ های معمولی ترکیب کنید (مثلن از 6تا لامپ لوستر نصفش رو کم مصرف بزنید)
2. ماشین ظرف شویی رو قبل از روشن کردن کاملن پر کنیم. مصرف آب  و برق برای هر بار روشن کردن ماشین ثابته، پس بهتره که حداکثر استفاده رو ازاین مقدار زیاد آب و برق ببریم. (همچنین است برای ماشین لباس شویی)
3. دمای اتاق رو تنظیم کنیم. دمای اتاق در زمستون قرار نیست مثل تابستون باشه. توی هوای سرد میشه با پوشیدن لباس بیشتر خودمون رو گرم نگه داریم. بنابراین استفاده بیش از حد از وسایل گرمایشی (گاهی تا حدی که از گرما پنجره رو هم باز می کنیم) اصلن معقول به نظر نمیرسه. برای گرمای بیشتر موقع خواب میتونیم از روش های ساده و قدیمی مثل کیسه آب جوش استفاده کنیم (اکثر داروخانه های بزرگ دارن). خلاصه به جای مصرف انرژی بیشتر برای گرم شدن، از لباس و وسایل جانبی بیشتر استفاده کنیم.
4. دمای آب حموم رو هم تنظیم کنیم. آب لازم نیست روی 100 درجه تنظیم بشه که بعد هی مجبور باشی با آب سرد قابل تحملش کنی. دمای ایده آل معمولن 45 درجه در نظر گرفته میشه، اما محض احتیاط شما بذار 50. ولی بیشتر نه
5. کلن سعی کنیم حموم رفتنمون رو اصلاح کنیم. دو سوم از حرارت موتورخونه صرف گرم شدن آب حمام میشه. حتی المقدور کوتاه دوش بگیرید و از دوش های کوچک پر فشار استفاده کنید که آب کمتری مصرف می کنن.
6. برای خرید به نزدیک ترین مغازه رجوع کنید، و تا حد امکان پیاده به خرید برید.
7. موادی رو بخرید که بسته بندی کمتری دارن تا از مصرف انواع پلاستیک و تولید زباله های برگشت ناپذیر جلوگیری کنید. میوه هایی که بسته بندی شدن رو فراموش کنید. اگر اجناسی که از مغازه خریداری می کنید اون قدری کم هستن که میتونید همینطوری دستتون بگیرید از  گرفتن کیسه پلاستیک خودداری کنید. اگر از ظروف یک بار مصرف میخواید استفاده کنید نوع برگشت پذیر اونها رو انتخاب کنید
8. وسایل الکترونیکی که استفاده نمی کنید رو از برق بیرون بکشید، یا از حالت انتظار (استندبای!) خارج کنید. تلویزیون خود را بعد از خاموش کردن با کنترل، با دست نیز خاموش کنید. در امریکا برقی که فقط صرف تلویزیون های در حال انتظار میشود معادل برق یک نیروگاه است!
9. خانواده خودتون رو متقاعد کنید که علاوه بر انجام این موارد، از پنجره های دوجداره استفاده کنن. هزینه تعویض پنجره ها اگرچه زیاده، اما بدون شک با کاهش مصرف انرژی موجب کاهش هزینه ها میشه و به مرور زمان هزینه اولیه جبران میشه. به علاوه سر و صدای کمتر و آسایش بیشتری هم از این طریق حاصل شده. اگر هم متقاعد نشدن حداقل با استفاده از درز گیرها راه فرار گرما رو ببندید.
10. هرکدوممون یک درخت بکاریم. روز درخت کاری 15 اسفنده. این روز رو فراموش نکنیم.
این ده توصیه از سی توصیه بین المللی بود که با شرایط زندگی و توان ما سازگاری بیشتری داشت. خواهش می کنم تمام توانتون رو در جهت انجام این توصیه ها به کار ببندید و تا جایی که میتونید دیگران رو هم از این حرکت مطلع کنید. حداقل اینکه این مطلب رو برای دوستانتون ارسال کنید و اونها رو هم به حفظ آینده شون دعوت کنید. فراموش نکنید که هشدارها در مورد کمبود انرژی و آب شیرین، افزایش روز افزون اثر گلخانه ای و دمای کره زمین، آلودگی هوا و محیط زیست و در نهایت تخریب لایه ازون بسیار جدی هستند. از امروز همه برای حفظ کره زمین تلاش کنیم

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

نقدی بر خود

با نحوه تنوین های بنده که آشنا هستید. هفته پیش توی شهر کتاب داشتم کتاب "پرسه ها و پرسش ها" را تورق می کردم که مجموعه مقالاتی است از داریوش آشوری در زمینه های مختلف ادبی- اجتماعی. آخرین نوشته این کتاب مقاله ای است با عنوان "داستان تنوین" که به نوشتن تنوین به شیوه نو آن نقدی وارد می کند. منصفانه که نگاه کنیم نقد خوب و جالبی است، که البته از داریوش آشوری جز این هم انتظار نمی رفت. در ابتدا، آشوری این گونه بیان می کند که:
"ه نظرِ من، این شیوه هیچ مشکلي را حل نمی‌کند و تنها بر ابهامِ خطِ فارسی می‌افزاید. زیرا با نشانه‌یِ سنّتی می‌توان اصلِ عربیِ این نشانه و نقشِ قیدسازِ آن را در جمله بازشناخت، امّا با این شیوه‌یِ تازه چیزي می‌شود شبیهِ هر [-ن]-ِ پایانیِ دیگر در خط و زبانِ فارسی. شاید این اندرز به‌جا باشد که در این مورد باید از رویکرد به دستکاریِ‌ آسان‌یابِ ذوقی و بی‌منطق پرهیز کرد و به دنبالِ راهِ حلِ درست با منطقِ علمی گشت (که در میانِ ما،البته، چیزي‌ست از کمیابی در حدودِ سیمرغ و کیمیایِ معروف)."
این که آیا این عمل واقعن (!) ابهام زاست یا خیر، جای بحث است و بالاخره بزرگانی هم بوده اند که از این روش دفاع کرده اند. با این حال از یک نکته این حرف لذت می برم و آن را بسیار ارج می نهم، و آن نگرش علمی به مقوله زبان و پرهیز از اعمال سلیقه فردی در این زمینه است.
آشوری در ادامه به ورود بی رویه لغات عربی در زبان فارسی اعتراض می کند: "سرانجام از دلِ «فارسیِ دری» فارسیِ «دَری-‌َوری» بیرون آمد که میراثِ ناهنجارِ آن هنوز بر ذهن‌ها و زبان‌ها و قلم‌ها سنگینی می‌کند. یکي از این میراث‌هایِ ناهنجار کاربردِ تنوین در نثرِ فارسی ست. در کاربردِ آن چنان زیاده روی کردند که بر سرِ برخي واژه‌هایِ فارسی نیز درآمد، مانندِ «جاناً»، «زباناً»، «خواهشاً» در گفتارِ عامیانه، یا در «تلفناً» و «تلگرافاً» در واژه‌هایِ آمده از فرنگ. به پی‌روی از این عادت بود که، چند دهه پیش، جوانانِ دانشجو، در مطبوعاتِ کنفدراسیونی در اروپا و امریکا، «گاهاً» و «بخشاً» را نیز جعل کردند و رواج دادند."
داریوش آشوری سپس راه حل را این گونه مطرح می کند: "باری، راهِ حلِ درستِ مسأله نه تغییرِ شکلِ نگارشیِ این تکواژِ وابسته‌یِ (bound morpheme) قیدساز از [-اً] عربی به [-ن]-ِ فارسی، بلکه بازگشت به ساختارِ درست و سالمِ ساختمانِ قید در زبانِ فارسی ست. یکی از راه‌هایِ آن یادآوریِ دو باره‌یِ واژه‌هایِ فارسی ست که واژهایِ عربی‌تبار با ساختارِ دستوریِ عربی-- از راهِ زبانِ جعلیِ نثرِ فارسی در درازنایِ بیش از نیم‌هزاره-- جایِ آن‌ها را گرفته اند. برایِ مثال، می‌توان به یاد آورد که به جایِ «تقریباً» کم- و- بیش و کمابیش را داریم، به جایِ «عمیقاً» ژرف، به جایِ «حقیقتاً» به‌راستی، به جایِ «لزوماً» ناگزیر، به جایِ «دفعتاً» ناگهان، به جایِ «تدریجاً» رفته- رفته، و بسیار نمونه و مثالِ دیگر. همچنین می‌توانیم عادت‌هایِ دیرینه را کنار بگذاریم و با واژه‌هایِ عربی‌تبار همچون واژه‌هایِ پذیرفته شده‌یِ فارسی رفتار کنیم و به قاعده‌یِ درستِ فارسی از آن‌ها قید بسازیم، چنان که نویسندگانِ فارسی در سده‌هایِ آغازین می‌کردند. برایِ مثال، به جایِ «تقریباً» بگوییم «به‌تقریب» یا ظاهراً/ به‌ظاهر، سریعاً/ به‌سرعت، دقیقاً/ به‌دقّت، ابداً/ تا ابد، تدریجاً/به‌تدریج، و جز آن‌ها. بنا بر این، خنده‌دار است که از گاه «گاهاً» بسازیم و آنگاه آن را «گاهن» بنویسیم. صورتِ قیدیِ گاه «گهگاه» است یا «هرچند گاه» یا همان خودِ «گاه»، و در زبانِ گفتار «گاه‌گُدار»، و نه هرگز «گاهن»! "
این مثال ها عالی هستند، و البته بسیار مهم. به نظرم مهمترین قسمت این نوشته مثال های آن هستند. یک آموزش دقیق و صحیح از عدم کاربرد تنوین در زبان فارسی، نه البته با روی کرد عرب ستیزی، که برای زیبایی بیشتر نثر فارسی. این خیلی مهم و آموزنده است. و البته آموزنده تر از آن، انصاف آقای آشوری است که در پایان اشاره می کند: "این را هم بگویم که در موردِ چند کلمه راهِ حلّي ندارم، زیرا واژه‌یِ جانشین برایِ آن‌ها ندارم، یکي «معمولاً» است و دیگري «لطفاً»، که بسامدِ بسیار در گفتار و نوشتار دارند. اگر دیگران جانشیني برایِ آن ها می‌شناسند معرّفی کنند."
از تمام این متن، 2 چیز مقصودم بود: اول جایگزینی قیود فارسی و عربی. و دوم شناخت نویی از داریوش آشوری، که یک فرد علمی، آگاه و البته متواضع است، یعنی به تقریب تمام ویژگی های یک دانشمند حقیقی.


جستجوی این وبلاگ